Sunday, September 6, 2009

اسلام همین است

بعضی وقتها از آدمهایی که اصلا انتظارش را ندارم می شنوم که " اینها به بهانه اسلام مانع پا گرفتن دموکراسی در مملکت شده اند " یا " به اسم اسلام هر کاری که دلشان می خواهد می کنند " یا " به بهانه دفاع از اسلام چه جنایتهایی که مرتکب نمی شوند " و ...
نمی دانم چه چیز موجب شده دوستان ما چنین فکری بکنند یعنی ممکن است با مطالعه تاریخ صدر اسلام به این نتیجه رسیده باشند که مثلا اسلام را به لحاظ تئوریک دارای این قابلیت تشخیص داده اند که هرگونه عمل خشونت باری را نفی می کند یا بین اسلام و دموکراسی مشترکاتی آنچنان بنیادین یافته اند که گویا به اجرا در آوردن اسلام به طور کامل منجر به بروز دموکراسی در مملکت می شود.
به گمان من اتفاقا درست عکس قضیه صادق است به این معنی که این چیزی که اینها دارند اجرا می کنند نه به اسم اسلام بلکه خود اسلام است. مشکل در تعریفی است که ما از روی تعصب مذهبی از دین ارائه می دهیم. ما داریم تلاش می کنیم به خودمان بباورانیم که اسلام منافاتی با حقوق بشر یا دموکراسی و مفاهیمی از این دست ندارد.
باید بدانیم که از دید مسلمان واقعی چنانچه تعارضی میان اسلام و دموکراسی و حقوق بشر رخ دهد نباید به اسلام خرده گرفت. چیزهایی مثل دموکراسی و حقوق بشر مفاهیمی تولید شده توسط انسان جایز الخطا هستند حال آنکه اسلام هدیه خداوند به بشر است.
با چنین دیدگاهی شاید بتوان ادعا کرد که کارهایی از قبیل اعطای حق رای به زنان ، اجازه پخش موسیقی در رسانه های مملکت اسلامی ، حلال شدن شطرنج ، حلال بودن استفاده از تلوزیون ، عدم قطع دست دزد و سنگسار زانی و ... رنگ روشنفکری زدن به اسلام و فاصله گرفتن از اسلام واقعی است.

No comments:

Post a Comment