Monday, October 26, 2009

ولی من نمی توانم خزعلی را تنها بگذارم

بدون هیچ مقدمه ای....مطلب اخیر دکتر خزعلی متعجبم کرد..اینکه تمام مشکلات ما از این حاکمیت ایدئولوژیک هست ودکتر از این حکومت دفاع می کرد.خزعلی عزیز مواضع شجاعانه ات در بعد از انتخابات را فراموش نخواهم کرد..هنوز مصاحبه ات را با صدای آمریکا در اوج حوادث و دستگیری ها بخاطر دارم....و با شناختی که از مواضع شما داشتم باورش برایم سخته که از این حکومت ایدئولوژیک دفاع کنید .قصدم پرداختن به اون نامه نیست..دوستان به اندازه کافی نوشتند.حتی در حالت تب و فلان و فلان..با عرض معذرت از همه دوستان باید بگویم فارغ از هر نوع مشکل عقیده ای که با دکتر خزعلی دارم نمی توانم چشمم رو به راحتی نسبت به مواضع چند ماهه گذشته ایشون ببندم و ازشون درخواست کنم که از خواب خرگوشی بیدار بشه و...اگه انتقادی هم باشه ترجیح می دهم که جوری بیان بکنم که کسی با سوء استفاده از این قضیه توپ رو تو زمین حریف نندازه وحرف از حجتیه بودن خزعلی بزنه(در حالیکه حرف از حجتیه بودن احمدی نژاد سر زبان ها بوده و هست).فکر کنم برای خزعلی ساده تر این بود که به پدر بپیونده ومانند دامادهایش از رانت های نزدیک شدن به حاکمیت استفاده کند ومن نمی توانم افشاگریهایش و این مسائل رو نادیده بگیرم.دکتر خزعلی انسانی است مذهبی و باید در فضای یک گفتمان با او به این نتیجه رسید که نتیجه حکومت ایدئولوژیک چیزی جز فضای فعلی نیست.به هر حال خصلت ما این است که به دنبال ساده ترین راهها هستیم..ولی از نظر من نباید به سادگی همرزمان را خرج کرد

No comments:

Post a Comment